arshin86

...

این مسافرت باعث شد آرشین کلی دوست پیدا کنه.....یکیشون سارینا که خیلی دختر خوب وباادبی بود دوستای خوبی برای هم بودند. بعدهم ابوالفضل ومحمد اینم علی اکبر کوچولو هستش ...

بابایی میخواست چوب اره کنه تا آتیش روشن کنه وکباب درست کنه...آرشین خانم هم خبردار شد و اره را از باباش گرفت ولی واقعا اره کرد بعدش هم نوبت اسلحه شد............ای بلا تو هر کاری اولین نفر آماده است. ...

این یه مشک سنتی توی نمایشگاه تو پارک کوهستان وطاق بستان ...

هفت سین شکرستان هم خیلی قشنگه آرشین با اسکندر ...

ما امسال ازروز اول عید به مسافرت رفته بودیم ما به استان کرمانشاه رفتیم........ اونجا بیستون وجوانرود هم رفتیم .... البته بیشتر کرمانشاه بودیم .......  هفت سین های خیلی زیبایی در میادین شهر چیده بودند خیلی هم زیبا بودند....... این عکسشو شب سال تحویل بابابایی گرفته.. اینم عکس آرشین وخاله مهرآسا توی ماشین روزاول سفر اول از همه بیستون رفتیم این کتیبه فرهاد تراش هستش .....   بیستون با کرمانشاه 20 کیلومترفاصله داره بعدش هم رفتیم کرمانشاه ... علاقه شدید آرشین به اسب سواری  ...

این هفت سین را داخل کشتی چیده بودن تزئینات خیلی زیبایی داشت متاسفانه اینقدر شلوغ بود نتونستم از هفت سین جداگانه عکس بگیرم.. ...